همگرایی نظریه های فیزیک کوانتوم با مدیریت راهبردی
پنج نظریه کاربردی فیزیک کوانتوم که در برنامه ریزیهای استراتژیک مالی کاربرد دارند بشرح زیر هستند :
نظریه دوگانگی ذره - موج : بر اساس این نظریه نور خاصیت یک ذره و یک موج را با هم دارد. درست شبیه یک دانه شن در ساحل و یک موج در دریا.
به این ترتیب نور خواص دوگانه ای از خود نشان می دهد و در کاربردها می تواند در یک نقش و گاه در نقش دیگر مورد استفاده قرار گیرد.
نیاز و خواست یک مشتری می تواند هم مجزا و هم پیوسته باشد. هدف یک سرمایه گذار همواره هم خاص و هم چند منظوره باشد.
یک رویداد در صحنه بازار می تواند در یک زمان الزاماتی خاص و در زمان دیگر الزاماتی متفاوت داشته باشد.
نظریه عدم قطعیت هایزنبرگ : همزمان نمی توان هم سرعت و هم موقعیت مکانی یک الکترون را تشخیص داد.
تلاش برای اندازه گیری سرعت بحدی بر اندازه گیری موقعیت مکانی تاثیر می گذارد که آن را نا ممکن می سازد.
هرگاه موقعیت مکانی یک الکترون بدقت اندازه گیری شود تنها می توان احتمالات سرعت آن را تعیین کرد.
وقتی سرعت یک الکترون اندازه گیری می شود تنها احتمالات موقعیت مکانی آن را می توان محاسبه نمود. هر اطلاعات مهمی نمی تواند کاملاً قابل فهم باشد.
برمبنای این نظریه هیچ چیز کاملا نمی تواند اندازه گیری شود.
تضمین کاملی وجود ندارد که در اخذ هر تصمیمی تمام چیزهای مهم مورد توجه قرار گیرد.
هر تحلیلی همانگونه که می تواند غلط باشد، ممکن است درست باشد. حتی اگر برخی تحلیلها درست از کار درآیند، تنها یک حدس هستند و تنها برای آن لحظه و از آن منظر محدود حقیقت دارند.
تحلیلی که در یک موقعیت زمانی و از یک منظر خاص صورت می گیرد ، چه بسا مدتی بعد ، وقتی از منظری دیگر نگریسته شود، به خطا رود.
خطای ادراک مکان و زمان : برخی رخدادها در هستی سریعتر از سرعت نور اتفاق می افتد و در محدوده بسته زمان گذشته یا آینده قرار نمی گیرد. رخدادهای مرتبطی می تواند همزمان در مسافتهای بزرگ یا در همان لحظه از زمان اتفاق بیفتد. برخی ذرات به نظر می رسد با سرعتی بیشتر از سرعت نور حرکت می کنند.
زمان به خودی خود ، یک مقوله فکری است که انسان برای تنظیم فعالیتها و سنجش از آن استفاده می کند.
هر ایده ای که بر توالی زمانی متکی باشد تنها برای کسی حقیقی است که این توالی را درک می کند،بنابراین به عنوان یک واقعیت هستی وجود دارد.
نظریه جهان های متعدد : تغییر نقطه مشاهده منجر به تفاوت موقعیت یک ذره نور یا تفاوت احتمال سرعت آن می شود.
این امر به ماهیت دوگانه ذره - موج نور بر می گردد. دو مشاهده همزمان از دو نقطه متفاوت می تواند اندازه گیریهای مختلف، اما حقیقی و دقیق بدست دهد.
بنابراین واقعیتهای چند گانه می تواند وجود داشته باشد. این موضوع وقتی ذرات سریعتر از نور حرکت می کنند نیز صادق است.
ذره ای که سرعت نوسانش افزایش یا کاهش می یابد می تواند در یک آن ناپدید یا ظاهر شود و بنابراین آنچه مشاهده می شود تغییر می کند.
بر اساس این نظریه تغییر برداشتها ، جهان های جایگزین را ممکن و حتی آنها را واقعی می سازد. تغییر برداشت در یک فرد و انتخاب نگاه نوین ، می تواند جهان جایگزین را امکان پذیر سازد.
نظریه میدان واحد : چهار نیروی بنیادین هستی که عبارتند از نیروی قوی بین کوارک ها، نیروی الکترو مغناطیسی بین ذرات باردار، نیروی ضعیف بین الکترونها و گرانش بین همه ذرات ، یکپارچه و مرتبط هستند.
این نظریه بیان می کند که بعد از آغاز هستی در انفجار بزرگ یک نیروی یکپارچه از چهار نیروی بنیادینی پدید آمد.
این نیروها اکنون به هم مرتبط هستند و باید با تغییرات انرژی در حالت موازنه باقی بمانند. بر مبنای این نظریه در یک سازمان، منظر محیط کسب و کار برابر با ارزیابی چگونگی تاثیر همه عوامل بر شرایط کسب و کار شامل شرایط بازار رقابتی، شرایط اقتصادی ، شرایط نظارتی و شرایط طبیعی و زیست محیطی، است.
آنچه که یک فرد یا گروه درباره عوامل محیط کسب و کار باور دارد تعیین کننده آن است که تا چه حد می تواند در سازمان محقق شود. بسته به موقعیت ، احتمالات بیشماری در مورد محصولات یا خدمات جدید وجود دارد
ممنون